چکیده :
علم
به تنهایی نمیتواند یک برنامه جهانی برای جامعه ایجاد کند.
بهعبارت دیگر، علم جهت نیست. سه عامل اساسی این بیان را
تقویتمیکند: ابتدا تقسیم شدن روبهرشد دانش، دوم رمززدایی از
پیشرفتبه عنوان یک ارزش فینفسه و سرانجام، سکولاریزه شدن علم.
اخلاق
علم مسأله جدیدی نیست. تاریخ بشر شاهد پیشرفتهاییدر دانش و
نظریههای علمی مبین آن پیشرفتها بوده که همواره بهمباحثات
اخلاقی و فلسفی منجر شده است. فهم این نکته کهپیشرفتهای علمی چه
هنگامی مناسب است و یا حتی به زیر سؤالکشیدن مجموعه دانش قبلی،
کار آسانی است. اما اگر مسأله را به طورگستردهتر مورد بررسی قرار
دهیم مشخص خواهد شد که علم ـشامل فیزیک، شیمی، بیولوژی، نجوم و
ریاضیات ـ به طور مستمر وغالبا ضمنی جامعه را از طریق یک تفسیر ویژه
از جهان و جایگاه مادر آن مورد چالش قرارداده است. بعید است که در
آینده نزدیک نیزیک پاسخ علمی دایم برای حل این چالش پیدا شود.
امروزه
همچنین نگرانی اخلاقی در خصوص تأثیر بالقوه و مؤثرذهنی و اخلاقی
ارتباطات سمعی و بصری در سراسر جهان وجوددارد. این فنون به موازات
کنار گذاشتن موانع زمان و مکان، همچوناختراع چاپ در دوران گذشته،
به عنوان یک انقلاب تلقی میشود.
اخلاق علم:
بین انسانگرایی و نوینگرایی
یکی
از عناصر ذاتی بررسی جهان علم در عصر حاضر، توجه جدیبه جایگاه و
مسؤولیتهای پژوهشگران در جامعه و به طور کلی، نقشعلم در پیشرفت
تمدن است. به عبارت دیگر، یک گزارش علمیجهان نمیتواند از پرداختن
به اساسیترین سؤالات روز مبنی بر اینکهچه اخلاقی باید بر علم
اعمال شود؟ پرهیز کند.
«ام.جی.کی.منون1» یکی از فیزیکدانان
مشهور، عضو پارلمانهند و رئیس شورای بینالمللی اتحادیههای علمی2
(ICSU) درمقدمه عالی خود برگزارش علمی سال 1993 جهان این مسأله
مهمرا تحت عنوان: (جوانب اخلاقی، حقوقبشر و برداشت عمومی ازعلم)
مطرح کرد. هدف وی، نشان دادن این امر بود که پیشرفتهایعلمی به
تنهایی قادر به تضمین پیشرفت اخلاقی و همچنین تقویتیا حفظ حقوق بشر
نیستند و این موضوعی است که به فرد ـ کهمسؤول و اگرنه صاحب
سرنوشت خویش است ـ و جامعه به طورکلی مربوط میشود. چنین فرضیهای
را میتوان دامنه بیشتریبخشید. اکتشافات پزشکی شگفتانگیزی همچون
کشف پنیسیلینو بمبهای اتمی که برروی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی
پرتابشدند نیز اختراع گردیدهاند. ما شاهد اولین ثمرههای انقلاب سبز
وهمچنین برخی زیانهای جبرانناپذیر آن بر محیط زیست بودهایم. فضا
توسط بشر فتح شده و منابع ارزشمند سیاره ما به تاراج رفتهاست.
اخلاق
علم مسأله جدیدی نیست. تاریخ بشر شاهد پیشرفتهاییدر دانش و
نظریههای علمی مبین آن پیشرفتها بوده که همواره بهمباحثات
اخلاقی و فلسفی منجر شده است. فهم این نکته کهپیشرفتهای علمی چه
هنگامی مناسب است و یا حتی به زیر سؤالکشیدن مجموعه دانش قبلی،
کار آسانی است. اما اگر مسأله را به طورگستردهتر مورد بررسی قرار
دهیم مشخص خواهد شد که علم ـشامل فیزیک، شیمی، بیولوژی، نجوم و
ریاضیات ـ به طور مستمر وغالبا ضمنی جامعه را از طریق یک تفسیر ویژه
از جهان و جایگاه مادر آن مورد چالش قرارداده است. بعید است که در
آینده نزدیک نیزیک پاسخ علمی دایم برای حل این چالش پیدا شود.
در واقع، تفسیرعلمی سازوکار جهان، همیشه واکنشهای فلسفی و سیاسی
چونبینظمی و اغتشاش ایجاد شده توسط انقلاب کپرنیکی و محاکمه تفتیش
عقاید گالیله را در پی خواهد داشت. با وجود آنکه امروزهزمین دیگر
مرکز عالم نبوده و فقط یک سیاره ساده در حرکتبراطراف خورشید است،
اما با این حال نقش انسان هنوز کاهشنیافته است ...
تعداد مشاهده: 708 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 44
حجم فایل:26 کیلوبایت